معرفی کتاب رها در باد اثر جوجو مویز
تاب«رها در باد» با محوریت شخصیت زنها جلو میره و دو تا داستان توی گذشته و آینده رو به صورت موازی روایت میکنه! داستان با زندگی «لوتی» که یکی از آوارههای جنگ جهانی دومه شروع میشه. سرپرستی لوتی به خونوادهی دکتر«هولدن» واگذار میشه و لوتی، همراه با«سیلیا»، دختر دکتر هولدن، که همسن خودش هم بوده بزرگ میشه. این دوتا دختر دوست دارن که تجربههای جدیدی داشته باشن و دور از خونواده، یه در از یه دنیای جدید رو برای خودشون باز کنن!
با ساکن شدن یه گروه سنتشکن لندنی نزدیک خونهشون، توی زندگی اونها سرک میکشن و با شیوههای زندگی جدیدی آشنا میشن. در این بین لوتی عاشق میشه و این عشقش زندگی یه سری از افراد رو تغییر میده. در روایت زمان حال داستان که حدود پنجاه سال بعد از اتفاقهایی که گفته شد، روایت میشه، اون خونهای که گروه سنتشکن توش زندگی میکردن در حال بازسازیه و یه سری اسرار برملا میشه. مخاطب هم با روایت داستان همراه میشه تا بفهمه که آیا لوتی از گذشتهی خودش فرار کرده؟
مشخصات کتاب رها در باد اثر جوجو مویز
- وزن 500 g
- نویسنده جوجو مویز
- ناشر میلکان
- تعداد صفحه 480
- قطع کتاب رقعی
- نوع جلد شومیز
قسمتی از کتاب رها در باد اثر جوجو مویز
زمانی مادرم به من می گفت اگر سیبی را پوست بگیری و پوستش را از روی شانه ات بیندازی پایین ،می توانی هویت مردی که قرار است با او ازدواج کنی کشف کنی. گفت می بینی آن یک تکه پوست شکل حرفی را به خود می گیرد، یا حداقل گاهی این طور می شود. مامان آن قدر نومیدانه می خواست همه چیز جواب بدهد که راحت زیر بار نمی رفت پوست سیب شبیه ۷ یا ۲ شده و همه جور اسمی را با B و D از هر جایی که به ذهنش می رسید ردیف می کرد، حتی اگر آن اسم را نمی شناختم.
اما برای گای به سیب نیازی نبود. او را از همان لحظه ی اول که دیدم شناختم؛ صورتش را به وضوحی که اسم خودم را می دانم شناختم. صورتش چیزی بود که مرا از خانواده ام دور می کرد، عاشقم می شد، مرا می ستود و بچه های کوچک زیبا با من می داشت. صورت او چیزی بود که در سکوت به آن زل می زدم تا پیمان زناشویی را تکرار کند. صورتش اولین چیزی بود که صبح می دیدم و آخرین چیزی بود که نفس شیرین شبانه ام به آن می خورد…
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.