معرفی قصه های پندآموز مثنوی معنوی
قصه های پندآموز مثنوی معنوی ، به تالیف مجید مهری، مجموعهای زیبا و خواندنی برای کودکان است که دارای داستانهایی جذاب، خاطرهانگیز و البته آموزنده از گذشتههای دور و کهن است.
مثنوی به مثنوی معنوی معروف است که نام کتابی است از آثار مولانا جلال الدین بلخی (مولوی) که با ادبیات شعر ادغام شده است. در کتاب قصههای مثنوی معنوی بیش از 30 داستان حکمتآموز و عبرتانگیز وجود دارد که از مثنوی مولوی شاعر بلند مرتبه ایرانی جمع آوری شدهاند.
این کتاب به درخواست شاگرد مولوی، حسامالدین حسن چلبی،در سالهای ۶۶۲ تا ۶۷۲ هجری/۱۲۶۰ میلادی تألیف شد. عنوان کتاب، مثنوی، در واقع نوعی از ساختار شعری است که در این کتاب استفاده میشود.
مولوی در این کتاب مجموعهای از اندیشههای فرهنگ ایرانی-دینی را گرد آورده است.این کتاب به انتخاب نشریه گاردین جزو ۱۰۰ کتاب برتر تاریخ بشریت برگزیده شده. مثنوی مولوی، همانند بیشتر مثنویهای صوفیانه،به صورت عمده از داستان به عنوان ابزاری برای بیان تعلیمات تصوف استفاده میکند.
ترتیب قرار گرفتن داستانهای گوناگون در این کتاب ظاهراً نظم مشخصی ندارد.شخصیتهای اصلی داستانها میتواند از پیامبران و پادشاهان تا چوپانان و بردگان باشد.حیوانات نیز نقش پررنگی در این داستانها بازی میکنند.حکایات موجود در مثنوی از منابع مختلف قدیمیتر آمدهاند.
برخی عیناً در مثنویهای عطار نیشابوری همچون منطق الطیر موجودند.برخی همچون داستان خلیفه و لیلی، پادشاه و خانه کمپیر، استر و استر،محمود و ایاز، گنج نامه، حلوا ساختن جهود و عیسوی و مسلمان از مقالات شمس استخراج شدهاند.
مشخصات قصه های پندآموز مثنوی معنوی
- نویسنده : مجید مهری
- ناشر : الینا
- تعداد جلد : 1
- موضوع : داستان کودکانه
- مناسب برای : تمامی گروه های سنی
- شابک : 9786006849706
قسمتی از قصه های پندآموز مثنوی معنوی
بازرگانی یک طوطی زیبا و شیرین سخن در قفس داشت. روزی که آماده سفرِ به هندوستان بود. از هر یک از خدمتکاران و کنیزان خود پرسید که چه ارمغانی برایتان بیاورم، هر کدام از آنها چیزی سفارش دادند. بازرگان از طوطی پرسید: چه سوغاتی از هند برایت بیاورم؟ طوطی گفت: اگر در هند به طوطیان رسیدی حال و روز مرا برای آنها بگو. بگو که من مشتاق دیدار شما هستم. ولی از بخت بد در قفس گرفتارم.
بگو به شما سلام میرساند و از شما کمک و راهنمایی میخواهد. بگو آیا شایسته است من مشتاق شما باشم و در این قفس تنگ از درد جدایی و تنهایی بمیرم؟ وفای دوستان کجاست؟ آیا رواست که من در قفس باشم و شما در باغ و سبزهزار. ای یاران، از این مرغ دردمند و زار یاد کنید. یاد یاران برای یاران خوب و زیباست. مرد بازرگان، پیام طوطی را شنید و قول داد که آن را به طوطیان هند برساند. وقتی به هند رسید. چند طوطی را بر درختان جنگل دید. اسب را نگهداشت و به طوطیها سلام کرد و پیام طوطی خود را گفت: ناگهان یکی از طوطیان لرزید و از درخت افتاد و در دم جان داد…
عالَمی را یک سخن ویران کند
روبهان مرده را شیران کند
پیشنهاد دشت کتاب
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.