معرفی کتاب ربکا
کتاب ربکا شاهکار دافنه دوموریه، رمانی است که عادی به نظر میرسد. اما به هیچ عنوان عادی نیست؛ از هر شرح حال پر حادثهای، بیشتر شما را شیفتۀ خود میکند. ربکا که هنوز هم یکی از رمانهای عاشقانۀ مشهور جهان معاصر محسوب میشود، داستان خواستگاری غیرمنتظرهی مردی دلربا و شجاع به نام ماکسیم دو وینتر از زنی خدمتکار را روایت میکند.
کتاب ربکا (Rebecca) نخستین بار در سال 1938 به چاپ رسید و در همان سال برندۀ جایزهی ملی کتاب آمریکا شد. این رمان به فاصله اندکی بعد از انتشارش، به اکثر زبانهای دنیا ترجمه و به فروش خوبی نیز دست یافت. اگر بخواهیم از آثار برجستهی کلاسیک عاشقانه در دنیا لیستی تهیه کنیم، بیگمان ربهکا نام یکی از کتابهای این لیست است.
این کتاب سرنوشت دختر جوانی را روایت میکند که با اربابش زندگی میکند. او در تمام اوقاتش در حال سفر بود تا در یکی از سفرها با ارباب خود به یک هتل ییلاقی میرود. دختر جوان در آن هتل با مردی که سنش از او بالاتر بود و ثروت زیادی داشت آشنا میشود و بعد از مدتی با هم ازدواج میکنند.
زن جوان بعد از ورود به خانهی اشرافی متوجه میشود که ماکسیم به تازگی همسر خود، ربکا را از دست داده و چند سالی است که به تنهایی زندگی میکند و این اتفاقات آغاز سرنوشت حیرتانگیز دختر جوان در آن عمارت میشود. بعد از مدتی به دلیل تمجیدهایی که از گوشه و کنار درباره زیبایی، مردمداری و شخصیت ربهکا شنیده بود کم کم شیفته و دلباختهی شخصیت بانوی اول عمارت شد.
جذابیت داستان زمانی آغاز خواهد شد که زن جوان میخواهد مانند ربهکا رفتار کند، اما در ادامه متوجه تفاوت عجیبی میشود و چالش اصلی داستان در همین قسمت از داستان شکل میگیرد که شما را با تمام وجود مشتاق خواندن ادامهی داستان نگه میدارد.
مشخصات کتاب ربکا
- نویسنده : دافنه دوموریه
- مترجم : محمدصادق سبط الشیخ
- ناشر : سپهر ادب
- تعداد : جلد 1
- موضوع : رمان
- مناسب برای : بزرگسالان
- شابک : 978-964-9923-89-5
- وزن : 499 گرم
- قطع : رقعی
- تعداد صفحات : 423 صفحه
- نوع جلد : گالینگور
نقد و بررسی کتاب
کتاب ربکا با توصیفات دلنشین خود باعث راحتی شکلگیری داستان در ذهن شما میشود و میتوانید در تمامی وقایع خود را حاضر در ماجرا ببینید و همین ویژگی باعث میشود تا شما را ترغیب به خواندن ادامه داستان کند. همچنین داستان ربهکا به دلیل جذابیتش مورد توجه سینماگران نیز قرار گرفته است و فیلم «ربهکا» به کارگردانی آلفرد هیچکاک در سال 1940 ساخته شد و جوایز اسکار بهترین فیلم و بهترین فیلمبرداری را از آن خود کرد.
دافنه دوموریه (Daphne du Maurier) دختر سرجرالد دوموریه؛ یکی از کارگردانان مشهور است. او در سال 1989 در سن 82 سالگی و پس از نوشتن 37 کتاب درگذشت. او موفق به اخذ مقام «بانوی دربار بریتانیا» شد و مادر 3 فرزند بود. شصت سال بعد از اولین چاپ شاهکار دوموریه؛ «ربهکا» با وجود این که سه میلیون جلد از آن در سرتاسر جهان به فروش رسیده است و به بیست و پنج زبان ترجمه شده است، هنوز هم این رمان، خوانندگان جدیدی را به خود جذب میکند.
قسمتی از کتاب ربکا
کاش همیشه با من مثل یک بچه رفتار نمیکرد؛ بچهای لوس و بی خیال. کسی که گه گاه نوازشش میکرد، هر وقت حالش را داشت. اما اغلب فراموشش میکرد یا دستی به شانهاش میزد و میگفت برود دنبال بازی. کاش اتفاقی میافتاد تا باعث شود پختهتر و سرد و گرم چشیدهتر به نظر بیایم.
در آینده هم وضع همینطور باقی میماند؟ او همیشه جلوتر از من بود، با حالتهایی که در آن شریک نبودم و گرفتاریهای پنهانی که از آن هیچ نمیدانستم؟ هیچوقت میشد که با هم باشیم. او بهعنوان مرد و من بهعنوان زن شانه به شانه بایستیم. دست در دست بدون هیچ فاصلهای در میانمان؟ من نمیخواستم کودک باشم. میخواستم همسرش باشم، مادرش.
دلم میخواست پیر بودم. در تراس ایستادم. ناخن میجویدم و به دریا نگاه میکردم. در آن حال برای بیستمین بار در آن روز فکر کردم آیا به دستور ماکسیم بود که اتاقهای مبلهی قسمت غربی، در بسته مانده بودند؟ با خود گفتم آیا او هم مثل خانم دانورس به آنجا میرفت، برسهای روی میز توالت را لمس میکرد، در قفسهها را میگشود و به لباسها دست می کشید؟ با صدای بلند گفتم: «بیا جسپر، بیا با هم بدویم.» و با خشم، در حالی که اشک به چشمم میآمد شروع به دویدن کردم و جسپر پارس کنان دنبالم کرد…
در ادامه کتاب ربکا می خوانیم :
خبر برگزاری جشن بالماسکه به زودی در منطقه پیچید. خدمتکار جوانم کاریس با چشمانی که از شدت هیجان میدرخشید از هیچ چیز دیگری صحبت نمیکرد. از گفتههای او پی بردم که همهی خدمتکاران از این بابت خوشحال بودند. با لحنی مشتاق گفت: «آقای فریت میگوید مثل آن وقتها میشود. امروز صبح که توی راهرو با آلیس حرف میزد شنیدم. شما چه میپوشید مادام؟» گفتم: «نمیدانم کلاريس. چیزی به فکرم نمیرسد.»
کلاریس گفت: «مادرم گفت حتما به او خبر بدهم. آخرین جشن مندرلی را به خاطر دارد و هرگز فراموشش نمیکند. فکر میکنید از لندن لباسی بگیرید؟»
پیشنهاد دشت کتاب
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.