معرفی کتاب چهار راه پول سازی اثر رابرت کیوساکی
کتاب چهار راه پول سازی اثر رابرت کیوساکی ، مالکیت کسب و کار ، سرمایه گزار ، کارمند و خویش فرما هر یک از ما حداقل در یکی از ربع های چهارراه پول سازی جای می گیریم. محلی که جریان نقدینگی ما از آن حاصل می شود ، جایگاه ما را تعیین می کند. بسیاری از ما به فیش های حقوقی ماهانه اتکا می کنیم و بنابراین کارمند باقی می مانیم ؛ گروهی دیگر از ما نیز خویش فرما هستیم.
کارمندان و خویش فرمایان در سمت چپ چهار راه پول سازی جای می گیرند. سمت راست نمودار به افرادی اختصاص یافته است که از راه کسب و کاری که مالکیت آن را بر عهده دارند یا سرمایه گذاری هایی که صورت می دهند ، کسب درآمد می کنند. چهارراه پول سازی درباره چهار گروه مختلف از مردم است که دنیای کسب و کاررا می سازند ؛ افرادی که هر کدام در موقعیت خود بی همتا هستند.
این نمودار به شما کمک می کند که موقعیت کنونی خود را تشخیص بدهید و جایگاهی که می خواهید در آینده در آن قرار بگیرید و راهی که در آن در نظر دارید برای رسیدن به استقلال مالی طی کنید را مورد شناسایی قرار بدهید. با این که استقلال مالی می تواند از طریق هرچهار ربع نمودار محقق شود ، مهارت های یک فرد متعلق به گروه مالکیت کسب وکار یا سرمایه گذاری به شما کمک می کند که سریع تر به اهداف مالی خود دست پیداکنید.
فردی که در گروه کارمندی موفق است ، باید در گروه سرمایه گذاری هم موفقیت کسب کند. وقتی بزرگ شدی ، می خواهی چه کاره شوی؟
مشخصات کتاب چهار راه پول سازی
نویسنده رابرت کیوساکی
مترجم سید امین مجابی
ناشر نیک فرجام
تعداد جلد 1
موضوع کسب و کار
مناسب برای تمامی گروه های سنی
شابک 978-600-7159-67-5
خلاصه کتاب چهار راه پول سازی
در کتاب چهار راه پولسازی مردم با توجه به ویژگی های فردی و روحیات متفاوت، در یکی از چهار راه پول سازی قرار می گیرند :
- گروه کارمندان و کارگران
- گروه استاد کاران و مشاغل آزاد
- گروه پیمان کاران و شرکت داران بزرگ و کارآفرینان
- گروه سرمایه گذاران
گروه کارمندان و کارگران
گروه کارمندان باکار کردن برای کارفرما، درآمد کسب می کنند. آنها به واسطه ترس از آینده مالی نامطمئن، تمایل دارند حقوقی مستمر داشته باشند. امنیت شغلی آنقدر برای آنها مهم است که گاهی کارفرمایان از آن به عنوان نقطهضعف کارمندان استفاده میکنند تا کار بیشتری از آنان بخواهند یا حقوق کمتری به آنان بدهند. این افراد معمولاً در کودکی و نوجوانی جز افراد درسخوان و سختکوش بودهاند.
گروه استاد کاران و صاحبان کسب کار کوچک
این گروه می خواهند صاحب کسب و کار خود باشند و معتقدند هیچکس بهتر از خودشان نمیتواند کار مدنظر را انجام دهد. این وسواس کاری میتواند نقطهضعف آنها باشد. چون کار به هیچکس نمیسپارند و فقط خود را قبول دارند. این گروه هم مثل کارمندان به پول اهمیت نمیدهند و آن را برای گذران زندگی میخواهند. ترس این گروه با گروه کارمندان متفاوت است. ترس آنها مربوط به کنترل شدن توسط افراد دیگر است.
این افراد مایلند خود کنترل کننده باشند و آزادی و استقلال شغلی برایشان مهم است. اگر آنها به مسافرت بروند کسب کار آنها تعطیل میشود. درآمد آنها وابسته به میزان کار کردن آنها میباشد. این افراد، شغل خود را در اثر تجربه و کسب مهارت یافتند و از اینکه استادکار باشند لذت میبرند. آنان تمایلی ندارند رقیب داشته باشند. این دسته از افراد، در دوران مدرسه جز شاگردان متوسط بودند و بیشتر دنبال مهارت بودند تا درس.
صاحبان شرکت و کارآفرینان
این دسته برخلاف استادکاران، مایلاند دیگران را برای انجام دادن کار بکار گیرند و زمان خود را صرف رهبری افراد کنند. آنها افرادی از سایر ربعها بکار میگیرند تا به هدف خود برسند. این افراد در دوران مدرسه جز شاگردان ضعیف بودند و همیشه کار و درس خود را به دست باهوشها میسپردند تا برایشان انجام دهند.
این افراد مهارت مدیریت خوبی دارند و میتوانند اوضاع یک شرکت را سروسامان دهند. از آنجایی که این دسته، دارای زیردستانی باهوش هستند، در صورت نبود این مدیر نیز، درآمد دارند و به راحتی میتوانند برای اوقات فراغت خود برنامهریزی کنند. این افراد جز دستهای هستند که به قول پدر پولدار، پول برای آنها کار میکند. به طور کلی آنها از همان ابتدای شرکت خود به فکر طراحی سیستمی برای کسب وکار و همچنین مدیریت افراد از راه دور و نزدیک بودهاند.
سرمایهگذاران
آنها به واسطه پول زیادی که دارند پول خلق میکنند. آنها هرگز کار نمیکنند و این در حالی است که پول برای آنها کار میکند آنها به طور اصولی و عاقلانه و کارشناسی شده سرمایهگذاری میکنند، وامهای هنگفت و میلیاردی را از آن خود میکنند. سرمایهگذاران برای سودهای بلندمدت و در آینده برنامهریزی می کنند به طوری که یک دلال دنبال موقعیت مناسب میباشد.
یک سرمایهگذار معمولاً به دنبال سود است و می خواهد بداند چه مدت و چه مقدار سرمایهاش به او سود بر میگرداند، و آیا این سود ارزش سرمایهگذاری را دارد. دو گروه اخیر تعدادشان کم ولی ثروت و درآمدشان زیاد میباشد.
آنها افراد ریسکپذیری هستند، یک تفاوت عمده بین سرمایهگذاران و دلالان این است که دلالان به دنبال شرایط مناسب و مقطعی برای سود هستند، این در حالی است که سرمایهگذاران ارتباط نزدیکتری با شغل خوددارند، به طوری که آنها سود و زیان را به جان میخرند به طوری که شاید دلالان به آن شرایط راضی نباشند.
پیشنهاد دشت کتاب
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.